فارسی English العربی
امامی له یوم الغدیر اقامهنبی الهدی ما بین من انکر الامرا
- پیشوایای من صاحب افتخار " روز غدیر " است رهبر هدایت او را در میان منکران بپا داشت.
- هنگامی که دست او را برافراشت، خطبه ای بر خواند و پس از ستایش کرد کار آشکارا گفت:
- این مرتضی شوهر فاطمه علی است که به دامادیم سرافراز است.و چه خوب دامادی است.
- وارث علم من است و جانشین بعد از من.از دشمنانش به سوی خدای گریزانم.
- شنیدید؟ پذیرفتید؟ سخنم را فهم کردید؟ همه گفتند: در هیچ کاری راه خلاف نپوئیم.
- شنیدیم و پذیرفتیم.ای مرتضای پسندیده از ناحیه ما خاطر آسوده دار.ولی نیرنگ زدند. در همین قصیده به حدیثی که در جلد دوم ص 288 گذشت چنین اشاره می کند:
- در خبری که از مصطفی رسول خدا به صحت پیوسته، شکی ندارد که مورد تردید قرار گیرد.
- فرمود: چون به آسمانها بالا شدم، مشاهده کردم فرشتگان با گوشه چشم نگرانند
- سوی شخصی که میان من و او پرده افتاد، به خاطر عظمتی که از او در خاطر نشست.
گفتم دوست من جبرئیل این کیست که فرشتگان بدو خیره شده اند؟ گفت بشارتت باد.
- گفتم بشارت چیست؟ و این کیست؟ گفت علی همان مرد پسندیده که خدایش بافتخارات برکشید.
- بدین خاطر، فرشتگانش مشتاق دیدار شدند، و خدایش با این صورت نمودار ساخت.
- رسول خدا مشتاقانه سوی او شتافت و چهره چون گلش را بشناخت.
و از سروده های اوست این " غدیریه " دیگر چنانکه در مناقب ابن شهر آشوب ج 1 ص 537 ط ایران آمده است:
الیس قام رسول الله یخطبهمیوم الغدیر و جمع الناس محتفل
- نه این است که روز غدیر، رسول خدا - هنگامی که تمام مردم گرد آمدند - به خطبه برخاست -
گفت: هر که من رهبر و سرورم، این علی پس از من سرور و رهبراست، ولی نپذیرفتند.
- اگر زمام خلافت را به ابو الحسن هادی امم می سپردند، جهانرا بس بود و راهها امن.
- ولی آن یک با سینه پر کین منتظر فرصت و آن دیگری بر شتر سوی بصره می تازد.
و از قصیده -دیگرش این چند بیت است که در مناقب ج 1 ص 538 ط ایران آمده: - رسول خدا فرمود: این مرد "علی" امروز سرور شماست چونانکه من سرور شمایم، بار خدایا بشنو.
- منکری نفاق پیشه برخاست و فریاد از دل پر درد بر کشید:
- این فرمان از خداست یا خود بافته ای؟ فرمود: پناه بر خدای بزرگ که من خود رای باشم.
- گفت: بارالها اگر راست می گوید که این فرمان از تواست، عذاب را بر من فرود آر.
- کیفر کفرش از آسمان، سنگی بشتاب بر سر آمدو به رو در افتاد.
ابو العلاء نامبرده، قصیده طولانی در ستایش مولی امیر المومنین علیه السلام سروده و ائمه پاک گوهر را به تن به تن نام می برد:
- رسول خدا مشعل هدایت و بر تمام عالمیان حجت و گواه است.
- با معجزی روشنگر حق و باطل از جانب خدای مقتدر آمد.
- اول کسی که او را تصدیق کرد، وصی او بود نوجوان.
- که نه شرک ورزید و نه با سجده به سنگهای جامد روح خود را آلوده کرد.
- این نوجوان،اولین مومن به پروردگار است، و همانکه دین خدا را با جهاد یاری کرد.
- اول کسی که پیشانی عبودیت بر خاک نهاد و با آداب تمام مناسک عمره و حج بپای آورده طواف کرد.
- همانکه روز مباهله "روز کسا" با پاکمرد جهان رسولخدا برابر آمد.هر که در این مقاله تردید کند کافر است.
- کیست آن جوانمردی که در شب هجرت بر فراش رسول برخی او گشت؟ و آن که از بذل جان دریغ کرد؟
- کیست صاحب آن خانه که ستاره آسمان در آن سقوط کرد؟
- کیست صاحب آن پرچم فتح که دیروزش، فلان و فلان با خواری شکست به رسول خدا باز دادند؟
- کیست آنکه درب خانه اش به مسجد باز می شد، حلال و آزاد، و دگران ممنوع شدند.
من حاز فی خم بامر الله ذاکالفضل و استولی علیهم و اقتدر
- کیست که در روز " غدیر خم " بفرمان حق صاحب فضل و امتیاز شد و بر همگان فرمانروای مقتدر؟
- کیست که در تناول " مرغ بریان " با دعای رسول خدا شریک گشت وکیست مخصوص به این افتخار؟
من ذا الذی اسری به حتی رایالقدره فی حندس لیل معتکر؟
- " خاصف نعل" کیست، آنکه رسول خدا انواع فضائل او را بر شمرد.
- از روز " حنین " پرس چه کسی در صف نبرد مخلصانه شمشیرزد و چه کس راه فرار گرفت؟
- آنکه باخورشید سخن گفت و بعد از غروب و تاریکی به دعای خود فرازش خواند تا نماز گزارد.
- آنکه با اصحاب کهف هم سخن گشت، در آن شب که بفرمان رسول برپلاس خیبری سوار شدند.
- و داستان اژدها که در پای منبر با علی سخن گفت و همگان دسته دسته بکناری خزیدند.
- و آن شیر دژم که به فضل و منقبت علی زبان باز کرد و اعتراف نمود که:
- اوخلیفه خداست در روی زمین و خدای رحمان آنچه خواهد مقدر کند.
- گنجور دانش حق و باب علم رسول که از آن در آیند.
و در قصیده دگر گوید: -ای امت کج خیم که به خواب خرگوشی گرفتار و از عبرتها پند نمی گیرید
- ای امتی که تبار پیامبر و خاندان او را به خون کشید، آنهم چه خون کشیدنی؟
- ای امتی که با مرتضی، پرچم هدایت، پیشوای امم، راه خیانت گرفت همانکه غمگسار ملت بود.- در جنگ " بدر " و " احد " و حصار " بنی نضیر "و نبرد " خیبر " و روز " حنین " که غبار جنگ برخاست.
صاحب افتخار " غدیرخم " و فداکار " شب هجرت " و آنکه به تبلیغ سوره براءت مخصوص گشت.
و قصیده دارد که علی بن ابی طالب امیر المومنین را می ستاید:
- خداوندش جامه هیبت و لباس فرازنگی برتن آراست و از عبادت بتها بپیر است.
- همواره با آئین محمدش بپرورد: هم در پیری و کودکی، نوجوانی و نورستگی.
- جز او کیست که در قضاوت شک و شبهه را زدود و عقول را بحیرت افکند؟
- هرگاه بر خلاف رای همگان نظر داد، با آنکه دگران جدید و کوشش خود بکار بستند.
- کتاب آسمانی طبق نظر او نزول گرفت، گویا خداوند عزت احکام را بار ای او پیوند داده است.
- کیست جزاو که - هر گاه نیزه ها درهم رفت، و دلیران از حمله و پیشری باز نشستند.
- طرقا طروق اسلحه فضا را پر کرد و سوارکاران با فریاد و غلغله از کار ماندند.
- اگر نیک بنگری، از گرد و غبار معرکه، کله خودها سیاه و رویها دژم است:
- خداوند با شمشیر او که از خون دشمنان سیراب شود، عقده های مومنین بگشاید؟
- و در روز نبرد جبرئیل و میکائیل دستیار او باشند.
-کیست جز او که احمد مرسل، روز " غدیر" و روزهای دگر، می گفت: - این برادرمن سرور و پیشوای شماست و جانشین من اگر مرگ به سراغم آید.
- نسبت به من چنان است که هرون برای موسی، در حق شناسی او کوتاهی مکنید.
- اگر معترف اند که هارون در غیاب موسی پیشوا و سرور بنی اسرائیل بود.
- علی هم جانشین رسول و پیشوای امت و سرور داوران و سبکباران است. - حتی پسر خطاب، هنگامیکه از غدیر خم بار می بستند، گفت:
- تو امروز سرور من گشتی و سرور همه آنان که برای خدای جهان روزه و نماز گزارند.
- شاخه ای که رسول خدایش در زمین نشاندو طراوت و خرمی آن بر همه شاخساران فزون گشت.
- تا آنجا سر کشید و به آسمان بر شد که خدایش خواسته بود، سروری والا.
- و از اینکه بر سروران قریش فرمانروا باشد، حقیرش نشمرد و نه " اسامه " را بر او سرور ساخت.
- در زندگی و مرگ امیر مومنان بود، فرمانی است الزامی از خدای بزرگ.
- خداوندش بپاس کرامت درور فرستاد و هم فرشتگانی که نزد خدای گرانقدر و بزرگواراند.
و از غدیریه دیگرش:
- ای خاندان احمد، اگر برکت وجود شما نبود، نه خورشیدی می دمید ونه مرغزار و چمن خندان می گشت.
- خاندان احمد این قلب زارم در ماتم شما گریان و خون چکان است.
- خاندان احمد شمائید بهترین فرزندان آدم و شمائید آخرین امید.
- پدرتان علی بهترین فریادرسی بود که برای گرفتاریها و غمها بخوانند.
- همتای قرآن، وصی مصطفی، پدر سبطین: حسن و حسین، به به به آن پدر.
- شوهر زهرای پاک، پاک گوهر با حسب که رسولش جفت خاندان خود ساخت. من قال احمد فی یوم الغدیر له
من کنت مولی له فی العجم و العرب - آنکه احمدش در روز " غدیر " گفت: هر که من سرور او باشم از عجم و عرب.
- بداند که این مرد، سرور و رهبر اوست.وه چه خوب سروری، پدرم فدایش باد.
- کیست همسنگ او در صورتیکه او سرور خلایق است، بفرمان خدای جهان و نص بهترین پیامبران. - فردای قیامت با پرچم سپاس به محشر آید، و مردمان را روی دژم و سیاه است.
- و چون قدمها بر صراط به پیچید و لغزان شود به سوی آتش....