فارسی English العربی
ابو علی بصیر، نابینا، حسن بن مظفر نیسابوری، اصل او از خوارزم است. ابن شهر آشوبش در شمار پرهیز گاران از شعرای اهل بیت یاد کرده، وابو احمد محمود ابن ارسلان در کتاب تاریخ خوارزم در ثنا و ستایش او گوید: ادب پرور خوارز میان در عصر خود، ادب آموز و سخن پرداز، در فنون هنر معروف و پیشتاز، دارای تالیفاتی است از جمله کتاب " تهذیب دیوان ادب " اصلاح منطق " "در ادبیات" ذیل تتمه الیتیمه، دیوان شعر "در دو جلد" و دیوان رسائل و نامه ها "نثر" " محاسن آنان که نامشان حسن است ". ذیل کتاب اخبار خوارزم.
از جمله اشعار او:
اهلا بعیش کان جد مواتاحیا من اللذات کل موات
- مرحبا بر آن عیش و زندگانی که سراسر بخت و کامرانی بود. مردگان را به طرب آورد.
- بزم عشرتیان با طراوت و خرم، جمع یاران جمع و دلها شاد خوار.
- عیشی که چون سایه مرحمت از سرما کشید، غبار غم و حسرت بر دلها کشید.
و لقد سقانی الدهر ماء حیاتهو الان یسقینی دم الحیات
- سالها از آب زندگی بهره گرفتیم، اینک زهر و شرنگ در جام ما ریخت.
- دریغا بر جوانمردان که در گذشتند، هماره یاوردردمندان بودند.
- آنگاه که از سرورمان " ابو البرکات " جدا گشتم، برکت و نعمت را پشت سر گذاشتم.
- رکن عزت و عظمت که در میدان کرم و فتوت گوی سبقت می ربود.
- ناخواه ازدیدار چون ماهش دور ماندم، در تاریکی و ظلمت فرو رفتم.
- بام و شام بانگ ناله ام بلند است، اشک حسرت و افسوس بر دامنم ریزان.
و از سروده شاعر در مقام ستایش:
جبینک الشمس فی الاضواء و القمریمینک البحر فی الارواء و المطر
- سیمایت چون خور و ماه پرتو افشان، دست عطایت چون دریا و باران
- سایه ات حرم امن الهی، دربارت منزلگه حاجتمندان.
- نوالت روزی مقدر، شمشیرت اجل معلق.انت الهمام بل البدر التمام بل السیف الحسام بل الصارم الذکر
- توئی و الامقام چو نان ماه تمام، و یا چون شمشیر خونبار و یا تیغ آبدار.
- درماندگان را پناه و ملجا، بروزگار تنگی و طوفان بلا. و در تغزل سروده:
اریا شمال؟ ام نسیم من الصبااتانا طروقا؟ ام خیال لزینبا؟ام الطالع المسعود طالع ارضنافاطلع فیها للسعاده کوکبا؟
- شمیم جان پرور سحری بود که شبانه حلقه بر در کوفت؟ یا نسیم روح بخش صبا. یا رویای نگار.
- یا بخت مسعود بر این دیار گذر کرد که اختر اقبالم بدرخشید.
شاعر گرانمایه ما ابو علی گوید: ابن هودار پس از مرگ در رویا بر من آشکار شد، بدو گفتم:
لقد تحولت من دار الی دارفهل رایت قرارا یا ابن هودار
- از دار فانی به خانه باقی شتافتی، آیا قرار و آرامشی یافتی؟ پاسخ داد:
لابل وجدت عذابا لا انقطاع لهمدی اللیالی و ربا غیر غفار
- نه، آرامشی نیافتم، بلکه شکنجه دردناک برای همیشه،، پروردگارم با نظر آمرزش ننگریست.
- خانه ای تاریک در ته دوزخ، با ناسپاسان بدکار در غل و زنجیر.
- به خاندانم بر گو: راه گیرید که ناسپاسان کافر، جز باتش سوزان ماوا نگیرند.
فرزند شاعر،ابو حفص عمر، فقیهی فاضل و ادیب بود، در شعبان سال 532 دار فانی را وداع گفت.