فارسی English العربی
حدیث 3759
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ
أَوْصَانِي أَبـُو عـَبـْدِ اللَّهِ علیه السلام فـَقـَالَ أُوصـِيـكَ بـِتـَقـْوَی اللَّهِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ حُسْنِ الصِّحَابَةِ لِمَنْ صَحِبْتَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ
عمار بن مروان گويد: حضرت صادق علیه السلام به من سفارش کرد و فرمود: تو را سفارش می‌کنم بپرهيزکاری از خدا و پرداختن امانت و راستگويی و خوش رفاقتی با هر که رفاقت کنی. و لا قوة الا بالله.
حدیث 3760
عـَلِيُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ مَنْ خَالَطْتَ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَكُونَ يَدُكَ الْعُلْيَا عَلَيْهِ فَافْعَلْ
حضرت باقر علیه السلام فرمود: با کسی که آميزش کنی اگر بتوانی دست خيرت را بر سر او نهی و به او سود رسانی و نيکی کنی) بکن.
حدیث 3761
عـَلِيُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِيـمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قـَالَ رَسـُولُ اللَّهِ صل علی علیه و آله و سلم مـَا اصْطَحَبَ اثْنَانِ إِلَّا كَانَ أَعْظَمُهُمَا أَجْراً وَ أَحَبُّهُمَا إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْفَقَهُمَا بِصَاحِبِهِ
حضرت صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صل علی علیه و آله و سلم فرموده: هيچ دو نفری با هم رفاقت نکنند جز اين که هر يک با رفيق خود بهتر رفاقت کند پاداشش بزرگ‌تر و پيش خدایq محبوب‌تر است.
حدیث 3762
عـِدَّةٌ مـِنْ أَصـْحـَابـِنـَا عـَنْ أَحـْمـَدَ بـْنِ أَبـِي عـَبـْدِ اللَّهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصـْحـَابـِنـَا
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صل علی علیه و آله و سلم حَقُّ الْمُسَافِرِ أَنْ يُقِيمَ عَلَيْهِ أَصْحَابُهُ إِذَا مَرِضَ ثَلَاثاً
و نيز حضرت صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صل علی علیه و آله و سلم فرموده: حق مسافر اين است که چون بيمار شد رفقای هم سفرش تا سه روز به خاطر او توقف کنند.
حدیث 3763
عـَلِيُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِيمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبـَائِهِ علیه السلام أَنَّ أَمـِيـرَ الْمـُؤْمِنِينَ علیه السلام صَاحَبَ رَجُلًا ذِمِّيّاً فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ أَيْنَ تُرِيدُ يَا عَبْدَ اللَّهِ فَقَالَ أُرِيدُ الْكُوفَةَ فَلَمَّا عَدَلَ الطَّرِيقُ بِالذِّمِّيِّ عَدَلَ مَعَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ أَ لَسـْتَ زَعـَمـْتَ أَنَّكَ تـُرِيـدُ الْكـُوفَةَ فَقَالَ لَهُ بَلَی فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ فَقَدْ تَرَكْتَ الطَّرِيقَ فَقَالَ لَهُ قَدْ عَلِمْتُ قَالَ فَلِمَ عَدَلْتَ مَعِي وَ قَدْ عَلِمْتَ ذَلِكَ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام هَذَا مِنْ تـَمـَامِ حـُسْنِ الصُّحْبَةِ أَنْ يُشَيِّعَ الرَّجُلُ صَاحِبَهُ هُنَيْئَةً إِذَا فَارَقَهُ وَ كَذَلِكَ أَمَرَنَا نَبِيُّنَا صل علی علیه و آله و سلم فـَقـَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ هـَكـَذَا قـَالَ قَالَ نَعَمْ قَالَ الذِّمِّيُّ لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَبِعَهُ مَنْ تَبِعَهُ لِأَفْعَالِهِ الْكَرِيمَةِ فَأَنَا أُشْهِدُكَ أَنِّي عَلَی دِينِكَ وَ رَجَعَ الذِّمِّيُّ مَعَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَلَمَّا عَرَفَهُ أَسْلَمَ
و نيز آن حضرت علیه السلام از پدرانشo حديث کند که اميرالمؤمنين علیه السلام با يک نفر کافر ذمی (که در پناه اسلام است) همراه شد، آن مرد ذمی به آن حضرت گفت: ای بنده خدا می‌خواهی به کجا بروی؟ فرمود: می‌خواهم به کوفه بروم، (پس سر دو راهی رسيدند و مرد ذمی گفت: مگر نمی‌خواستی که به کوفه بروی؟ فرمود: چرا، ذمی گفت: راه کوفه را رها کردی، فرمود: می‌دانم، گفت: پس چرا با اين که می‌دانی به راه من گشتی؟ اميرالمؤمنين علیه السلام فرمود: اين از به پايان رساندن خوش رفاقتی است که مرد رفيق راهش را هنگام جدایی چند گامی بدرقه کند، و این گونه پيغمبر صل علی علیه و آله و سلم به ما دستور داده است، ذمی گفت: این گونه دستور داده؟ فرمود: آری، ذمی گفت: پس به طور مسلم هر که پيرويش کرده به خاطر همين کردارهای بزرگوارانه او بوده، و من تو را گواه می‌گيرم که پيرو دين تو و بر کيش شمايم و مرد ذمی با اميرالمؤمنين علیه السلام برگشت و همين که او را شناخت مسلمان شد.